ناامیدی برنجکاران از وعده های سرِ خرمن
مافیای برنج کلید واژهای است که شاید تا چند سال قبل برای کشاورزان شمالی واژهای غریب بود و ناآشنا، اما واردات بیرویه در کنار شعارهای عملیاتی نشده حمایت از کشاورزی و تولید داخلی، وضعیت را به گونهای پیش برد که امروز حتی کشاورزان هم یکی از دلایل ناامیدی و بیانگیزگی خود برای شروع فعالیت کشت و کار را همین مافیای برنج و بر هم خوردن تعادل عرضه و تقاضا بازار میدانند.
طی سال ۱۴۰۲ برنج روی دست بسیاری از کشاورزان گیلانی ماند و به فروش نرفت. به گفته یکی از نمایندگان گیلان در مجلس در واکنش به واردات بی رویه و غیرقانونی برنج؛ «کشاورزان نه میتوانند شهریه فرزندان خود را بدهند، نه میتوانند خانه بسازند و نه میتوانند کاری انجام دهند. بحث ما این است که واردات ۲ میلیون تن را چه کسی مجوز داد؟ آیا نیاز کشور ما ۲ میلیون تن است؟ برنج اگر یکسال بماند فاسد میشود، با این همه واردات و بازاری که از برنج خارجی اشباع شده کشاورزان شمالی مجبورند برنج خود را در دریا بریزند که خوراک ماهی دریا شوند.»
شالیزارهای برنج در سراسر گیلان پراکنده هستند. بخشی از آنها که آبخور سد سفیدرودند امسال با کاهش ۵۰ درصدی ذخیره آب مواجه اند و برخی آب مورد نیاز خود را با زحمت فراوان از خارج شبکه فراهم میکنند. خشکسالی و افت ذخیره منابع آبی، یکی از مهمتری مواردی است که شالیکاری را تهدید میکند.
در حالیکه فصل خزانهگیری و نشاکاری در گیلان آغاز شده با این حال افزایش ۳۰ تا ۵۰ درصدی قیمت انواع نهادههای کشاورزی، شالیکاران را به شدت نگران و تحت فشار قرار داده است. این تنشها برای استان گیلان همچون یک هشدار جدیست که باید به موقع به آن توجه شود، زیرا تبعات عدم توجه به مشکلات متعدد کشاورزان برنجکار و تمدید فروش زیر قیمت برنج بسیار سخت و چه بسا جبرانناپذیر خواهد بود.
انصراف کشاورزان از اجاره زمین و تولید برنج
یوسفی شالیکاری از شهرستان شفت به مرور میگوید: تا همین سال زراعی گذشته ذیل قرارداد مناسبه کاری، برنجکاری انجام میدادم اما امسال از اجاره زمین شالیزاری منصرف شدم زیرا برایم به صرفه نبود و نمیتوانستم هزینههای آن را تامین کنم.
به گفته این شالیکار گیلانی قیمت کود شیمیایی افزایش زیادی پیدا کرده و تهیه آن برای او دشوار بوده علاوه بر اینها وقتی قیمت برنج اینچنین افت میکند دیگر هیچ انگیزهای برای برنجکاری باقی نمیماند و کشاورز تنها به اندازه نیاز و خوراک سالانه خود برنجکاری میکند تا محتاج بازار نباشد.
کارشناسان حوزه کشاورزی معتقدند؛ مسأله رهاسازی اراضی کشاورزی که در گیلان به کشت برنج اختصاص دارند هنوز آنقدر جدی نیست اما باید نسبت به آن هشدار داد زیرا بعضی از کشاورزان به دلیل کاهش نرخ خرید برنج در سال گذشته، افزایش هزینههای تولید از دستمزد کارگر گرفته تا قیمت نجومی سم و انواع کودهای شیمیایی مورد نیاز تا هزینههای مربوط به برداشت برنج، دیگر مانند گذشته علاقه چندانی به کاشت زمین خود ندارند.
رواج صنوبرکاری و تولید کیوی در شالیزارها
از دیگر مواردی که نگرانیهای زیادی را در میان کارشناسان حوزه کشاورزی برانگیخته، رواج صنوبرکاری یا تولید کیوی در اراضی شالیزاریست. زیرا طیفی از کشاورزان باور دارند وقتی قیمت فروش برنج تا این اندازه نازل است صنوبرکاری بهترین راه برای جبران هزینههای زندگی و استفاده مطلوب از زمین شالیزاریخواهد بود.
به گفته این کارشناسان حتی سازمان جهاد کشاورزی هم نگران این موضوع است زیرا برنج محصول استراتژیک گیلان و کشور به حساب میآید و فقدان آن را به عنوان یک زنجیره مهم غذایی نمیتوان جبران کرد.
امسال با عنوان سال جهش تولید با مشارکت مردم نامگذاری شده با این حال هنوز یک ماه از این نامگذاری نگذشته بود که خبر رسید قیمت اقلام هشت کود شیمیایی یارانهای حداقل ۳۰ درصد افزایش پیدا کرده است.
بررسیهای به عمل آمده از دادههای مربوط به شرکت خدمات پشتیبانی کشاورزی نشان میدهد؛ امسال قیمت هر کیسه اوره ۵۰ کیلوگرمی ۱۹۵۰۰۰۰ ریال، سوپر فسفات تریپل ۷۱۵۰۰۰۰ ریال، سوپر فسفات ساده و فسفات ۱۳ درصد ۳۵۵۰۰۰۰ ریال، سولفات پتاسیم ۰۰۰،۰۰۰،۰۰۰. ریال کلرید پتاسیم ۷ میلیون و ۴۷۵ هزار ریال دی فسفات آمونیوم ۸ میلیون و ۶۰ هزار ریال و میکروبی فسفات گرانول ۷ میلیون و ۱۵۰ هزار ریال است.
این خبر و تصمیم ناگهانی دولت، اسباب نگرانی و تعجب هر چه بیشتر شالیکاران گیلانی را به دنبال داشت. کوچکینژاد از نمایندگان گیلان در مجلس خطاب به مخبر معاون اول رییس جمهور ضمن یادآوری مجدد شعار سال به وی، تاکید کرده باید هرچه سریعتر در این تصمیم بازنگری شود. در واقع تغییر قیمت کودها باعث شده تا فعالان بخش کشاورزی نیز همزمان تقاضای تجدیدنظر در نرخ محصولات اساسی در سال زراعی پیش رو را مطرح کنند.
با توجه به کاهش ذخایر ارزی، تحریمهای بینالمللی و نوسانات نرخ ارز، دولت علاقه خاصی به حذف برنج از سبد کالاهای اساسی دارد و این علاقه را با اقدام عملی خود در سال ۱۴۰۱ نشان داد اما با توجه به آماده نبودن جامعه و بازخورد روانی که به موجب این تصمیم به وجود آمد فورا از تصمیم خود عقبنشینی کرد، یکی از نتایج مهم اجرای این برنامه، افزایش صعودی قیمت نهادههای کشاورزی بعضا وارداتی است که از شمول تامین ارز دولتی خارج خواهد شد و این یعنی همان عاملی که طیفی از کشاورزان از آن به عنوان یکی از دلایل مهم خود برای عدم تمایل به کشت برنج یاد میکنند.
بررسیها نشان میدهد دلایل شالیکاران برای ناامیدی از تولید برنج تنها در همین موضوعات خلاصه نمیشود. «ابراهیم نجفی» تنها نماینده گیلانی عضو کمیسیون کشاورزی، آب و منابع طبیعی مجلس است. به گفته وی دولت مبلغ قابل توجهی را برای خرید تضمینی گندم در بودجه سال آینده در نظر گرفته اما برای خرید تضمینی برنج اقدامی انجام نداده است. طبق صحبتهای این نماینده مجلس، احتمالا در سال ۱۴۰۳ شرایط برای شالیکاران گیلانی که در دو سال اخیر بابت فروش نرفتن محصول خود دچار ضرر و زیان زیادی شدند آنچنان تغییری نخواهد کرد و شاید حتی سختتر هم بشود.
«نیکخواه» شالیکار دیگری است که در مورد موضوع رهاسازی اراضی شالیکاری و مهمترین دلایل آن به مرور میگوید: اگر بخواهیم زنجیره تولید برنج از مرحله کاشت، داشت و برداشت را در نظر بگیریم خواهیم دید اینکه اگر شالیکاری دیگر تمایل به برنجکاری و استفاده از زمین شالیزاریاش نداشته باشد مقصر نیست، مقصر کسانی هستند که از کشاورزان برنجکار حمایتی نمیکنند.
وی می افزاید: قیمت برنج در سال ۱۴۰۱ حتی به کیلویی ۱۲۰ هزار تومان هم رسید اما با واردات بیرویه و برخلاف شعارهایی که مسئولان داده بودند قیمت برنج باکیفیت ایرانی در سال گذشته به کیلویی ۶۰ هزار تومان سقوط کرد، وقتی کشاورز میبیند حرفهاش هیچ عایدی مالی و اقتصادی ندارد و با کنار گذاشتن هزینه کرد، از سود خبری نیست چرا باید همچنان برنجکاری را در سطح وسیع به شکل اجاره کردن شالیزار دنبال کند؟
این شالیکار اضافه میکند: امسال برخلاف میل باطنیاش فقط حدود دو هکتار شالیزار اجاره کرده تا بتواند زندگی خود را بگذراند. هر چند که با توجه به تجربه تلخ سال گذشته هیچ امیدی به صعود قیمت برنج در بازار ندارد.
فائو؛ تولید برنج در ایران کاهش پیدا کرد
سازمان غذا و کشاورزی ملل متحد، فائو گزارش داده تولید برنج ایران در سال زراعی ۲۰۲۳ نسبت به سال قبل ۱۰۰ هزار تن کاهش یافته و از ۲.۳ میلیون تن در سال قبل به ۲.۱ میلیون تن طی سال زراعی ۲۰۲۳ رسیده است. در نگاه دقیقی به نقشه شالیزارهای گیلان به وضوح مشخص است که هر سال به مقدار زمینهای شالیزاری که دیگر برای نشا برنج آماده نمیشوند اضافه میشود. هرچند که مساحت این اراضی چندان زیاد نیست اما هرساله سازمان جهاد کشاورزی همان عدد ۲۳۸ هزار هکتار را برای سطح زیر کشت برنج در گیلان اعلام میکند.
در سالهای اخیر، جعفرزاده تنها نماینده گیلان در مجلس بوده که نسبت به کاهش سطح زیرکشت برنج در گیلان به شکل جدی هشدار داده بود. وی ۱۰ سال پیش تقریبا در همین بازه زمانی گفته بود: سطح زیر کشت برنج به دلیل اقتصادی نبودن کشت برنج در ۱۰ سال گذشته ۵۰ هزار هکتار کاهش پیدا کرده است. به گفته وی سطح زیر کشت برنج ۲۲۰ هزار هکتار بود که ظرف ۱۰ سال به ۱۷۰ هزار هکتار رسید و روز به روز هم در حال کاهش است.
در عین حال به گفته ابراهیمی که صاحب یک کارخانه برنجکوبی در اطراف فومن است این تنها کشاورز نیست که از کشت برنج ناامید است. شالیکوبیهای زیادی هستند که تعطیل شدهاند.
وی به مرور بیان میکند: حتی ما صاحبان کارخانجات هم از روی ناچاری شغل خود را ادامه میدهیم. وقتی در یک قطعه شالیزار حتی برای یک سال کشت برنج انجام نشود مراحل آمادهسازی آن در سال بعد برای شروع دوباره عملیات کشت و نشا برنج بسیار هزینهبر خواهد شد. به گفته او که از کم شدن مشتریان برنج سفید به علت کاهش قدرت خرید مردم بسیار شاکی است عدم حمایت اصولی مسئولان از کشاورزان باعث شده برخی از شالیکاران از نشا برنج منصرف شوند و یا فقط به اندازه مصرف خوراک خود اقدام به برنجکاری کنند.
وی همچنین از افزایش ۲۰۰ برابری قیمت گاز مصرفی کارخانجات شالیکوبی گله کرده و میگوید: همه این هزینهها در حالی به چرخه تولید برنج ایرانی تحمیل میشود که این محصول خریداری ندارد و حداکثر میزانی که از کارخانجات توسط مردم برنج خریداری میشود به کمتر از ۴۰ کیلوگرم رسیده است.
«هاشمی رفسنجانی» که در زمان ریاست جمهوری وی گیلان به عنوان استان با مزیت صرفا کشاورزی و نه صنعت شناخته شد معتقد بود؛ اقتصاد ایران بدون رشد بخش کشاورزی توانمند نخواهد شد و این بخش میتواند ضامن تأمین امنیت غذایی کشور باشد. وقتی وزارت جهاد سازندگی در سال ۶۲ با تاکید او تشکیل شد کارشناسان و مهندسان جهاد دائما در روستاها حضور داشته و برای تولید بیشتر و بهتر به کشاورزان از جمله شالیکاران گیلانی مشاوره میدادند.
بسیاری معتقدند این وزارتخانه در سال ۷۹ با وزارت کشاورزی ادغام نشد بلکه منحل شد. کشاورزان هنوز هم از آن دوران به خوبی یاد میکنند، دورانی که مسئولان پای درد دلشان مینشستند و برای عبور از سختیهای برنجکاری در مزارع همراه آنان بودند.
برنجکاری با توجه به مراحل خاص به عمل آوری آن حتی اگر درصد مکانیزاسیون در گیلان بالاخره به حد اعلای خود برسد همیشه همراه با رنج و سختی بوده، هست و خواهد بود. در واقع سختی کار آنچیزی نیست که شالیکاران را بترساند و ناامید کند. کشاورزان وقتی در سختیها و مشکلات رها شوند و نتوانند با تولید برنج حداقلهای زندگی خود را تامین کنند انگیزه خود را از دست میدهند. اگر کشاورزان از حمایت واقعی مسئولان برخوردار شوند و محصول برنج ارزش واقعی خود را در بازار به دست آورد زنجیره امنیت غذایی در برابر چالشها تا حدی مصون شده و شالیکار نیز برای ادامه فعالیت تولیدی امیدوار میشود و این همان چیزی است که در این مقطع تاریخی، گیلان به عنوان یکی از دو قطب تولید برنج کشور بیشتر از هر زمان دیگری به آن نیاز دارد.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0