مجید محمدپور نویسنده ، کارشناس ارشد رسانه و استاد علوم ارتباطات: نمایندگان استان گیلان به غیر از ۴ یا ۵ نفرشان در تمام این سالهای تأسیس و فعالیت مجلس شورای اسلامی نقش اثرگذاری در امور استان نداشتند
میدانم، شما که این تحلیل را مطالعه میکنید اهل کجایید و چه میزان گیلان را میشناسید، فقط این مقدار آگاه باشید که این استان از هر نظر یک بهشت برین است.
بهشت بهترین نه به این خاطر که ۳۳۰ کیلومتر ساحل دریای کاسپین” خزر” را به همراه هزاران هکتار جنگلهای هیرکانی ۴۰ میلیون ساله و یا تالابهای فوقالعادهاش و رودها و مزارع گسترده سبز و طلایی برنج و باغهای چای و زیتون خوشمزه و بادام خوش طعم استانه و فندق و کیوی و گلهای زینتی کم نظیر رودسر را در خود جای داده است. نه به این علت که نویسنده یک گیلانی است و قصد دارد با این جملات و عبارتهای استانش را معرفی کند که نیازی به این کار نیست، ” این استان همچون مشکی خوش بو است که به راستی ” خود میبوید”
گیلان بهشتی است برای دارا بودن همه این مواهب خدادادی و بینظیر که دهها و صدها استان در سرزمین پهناور ایران و دیگر کشورها از داشتن حتی یکی از موارد فوق محرومند و با نگاه منصفانه باید به این ویژگیهای فوقالعاده، مردمانی با فرهنگ، روشنفکر، باورمند، متعهد، دلسوز هم چنین دارا بودن جوانانی برومند که در بسیاری عرصههای جهانی صاحب نام و افتخار آفرینند، غذاهایی بینظیری که سه مورد از این غذاهای در جشنوارههای جهانی سال جدید میلادی رتبههای اول تا دهم را کسب کردهاند و رشت مرکز استان به عنوان شهر خلاق خوراکیها و…… که اگر توضیح کامل ارایه شود مثنوی هفتاد و هفت من کاغذ است.
البته گیلان عزیز که بیشک قطعهای درخشان و زیبا از پیکره ایران بزرگ است میتوانست و میتواند به عقیده نویسنده برای اشتغال و در آمد زایی و رشد اقتصادی، مهار تورم و نظایر آن یک استان” ” گردشگری و قطب سلامت باشد، اگر………
پیشنهاد قطب سلامت شدن گیلان را در دو دهه گذشته به برخی مسئولان کشوری و چند استاندار و نمایندههای تأثیرگذار مجلس از استان با نگاههای سیاسی مختلف و بعضی مدیران صاحب نام گیلانی ارایه کردیم، اما ضمن تعریف و تمجید هیچ یک در عمل به آن نپرداختند و مانند بخش کشاورزی، صید و صیادی، اشتغالزایی مولد، دارو و درمان، تقویت صنایع دستی و صنعت توریسم هزاران افسوس و دریع، بیتوجه به حال خود رها شد.!
اکنون در شهریور ماه سال ۱۴۰۲ بار دیگر این موارد را به مسئولان کشور و استان گوشزد میکنیم که این استان به راستی یک بهشت است و هر کشوری توسعه یافته چنین منطقهای در اختیار داشت غوغایی به پا میکرد و اگر مدیران پروازی و قطاری مدتی مثلاً برای خدمت به استان میآیند و در استان تقویت و پرورده شده، به اصطلاح جانی میگیرند و بالاتر میروند یا به کلی کاملاً میروند! – همین میزان که ابتدا معضلات یا بحرانهای به جای مانده از چهل سال قبل را در استان حل و فصل کامل کنند، واقعاً شاهکار کردهاند.
تا از خاطرم نرفته خوب است که، رسانههای گرانقدر استان هم به جای آنکه از صبح تا شب به دنبال اخبار دید و بازدید و شرکت در مراسمها برای دریافت کارت هدیه و گاه امثال آن باشند که درشان هیچکدامشان نیست، توان خود را برای رشد و تعالی و توسعه گیلان متمرکز کنند.
به عنوان مدیر این رسانه از دوستانم در رسانههای معتبر، مقتدر و برند که به اقتدار فکر و قلم آنها اعتقاد راسخ دارم و حیف که نمیتوانم اسامیشان را ذکر کنم، در خواست دارم مسائل استان را از گذشته تا هم اکنون، هم خودشان متن، فیلم و عکس و موشن و…. کنند و در همه فضاها و مجاری اطلاعرسانی کنند و هم از مطالب ما در گیلان ۲۴ بدون ذکر منبع و فقط به خاطر گیلان و مردم فهیم و با غیرتش بهره بگیرند و این عبارت مجوزی برای همه عزیزان است..
واقعیت این است که نمایندگان استان گیلان به غیر از ۴ یا ۵ نفرشان در تمام این سالهای تأسیس و فعالیت مجلس شورای اسلامی نقش اثرگذاری در امور استان نداشتند، روزگار سپری کردند و برخی هم آن کار دیگر کردند و اگر هم داشتهاند به نظر تنها در عزل و نصب مدیران استانی و شهرستانی و دادن و گرفتن امتیازها بوده و کم و بیش این روند ادامه دارد- به صراحت با سند اعلام کنند برای حل بحرانهای منطقه چه کردند و په پیشرفتهایی را ثبت کردهاند.؟
اقایان نمایندگان ادوار مجلس بفرمایند، از طریق رسانهها اعلام کنند: در این سالها برای صنعت چای شمال که ۹۰ درصد آن در گیلان است و نیمی از این صنعت در این سالهای نابود شد، برای برنج با کیفیت و بینظیر استان که هرگز برندسازی و صادراتی نشد تا تولیدکننده نفسی تازه کند، برای دیگر تولیدات زراعی استان، بستهبندی، سرت و برندسازی و صادرات آنها، برای تولیدات صنعتی و تقویت زمینههای صادرات و ارزآوری، برای \” برجستهسازی قطب سلامت\” در استان که بسیار فاخر و اشتغالزا و گردشگرپذیر است چه طرح وایده و قانون و اقدام عملی و مؤثری را زمینهسازی و یا به انجام رساندهاند
.
اگر انجام دادهاند چرا تاکنون آن را رسانهای نکردهاند تا مردم استان حداقل بدانند نمایندگانش در خانه ملت چه خدماتی ارایه دادهاند.
در این زمینهها و به خصوص درباره ” قطب سلامت گیلان” – تقویت کشاورزی – حمایت از جوانها بصورت عملی نه شعاری – و دیگر زمینهها چه تلاش و ابتکاری داشتهاند.
مصمم هستیم به یاری حق و درظل توجهات ولی عصر “عج” با یاری برخی مدیران رسانهای استانی از مهر ماه امسال نقدها و تحلیلها بسیاری را به صورت گروهی ” گروهی از رسانه ها” بازتاب دهیم
درآن زمان نمایندگان کنونی و ادوار مجلس و استانداران و فرماندارها بیایند وسط صحنه و اعلام کنند، چند مرده حلاجند.! ؟
این روزها یکبار دیگر در شرایط انتخاباتی مجلس قرار داریم و نمایندگان فعلی و داوطلبهای قبلی بار دیگر با شرکت در مجالس و محافل و نشستهای بیربط به وظایف و جایگاهشان \” قانونگذاری و نظارت به مسائل حوزه انتخابیه \” سخنرانیهایی به خصوص علیه دولت بزرگنمایی میکنند! ؟ که گویی همین تابستان ۱۴۰۲ در این جایگاه برگزیده شدهاند.
عزیزان فراموش کردهاند که سه سال و نیم در خانه ملت اجاره نشین بودند و باید به گونهای عمل میکردند که صاحبان این خانه که مردم هستند از عملکرد آنها رضایت میداشتند که نداشته و ندارند و ما این ادعا را از دل جامعه ابلاغ میکنیم..
نمایندگان مجلس از استان گیلان و شمال ایران و دیگر استانهای تولیدکننده امسال برای محصول برنج چه کردند و چرا با وجود حضورشان در خانه ملت آن زمان که صدها هزار تن برنج وارد کشور میشد، لب فرو بستند.؟
برای مشکل و معضل چهل ساله آلودگی سراسر استان در بخش زباله و آبهای آلوده در همه این مدت چه کردند و هم اکنون به غیر از سخنرانی و خطابهها در محافل و مجالس چه میکنند
در دو سال اخیر یک استاندار بومی وارد استان شد و به کمک مدیران شهری و همکاری برخی مقامها در تهران برای زباله اقدامهای قابل توجهی انجام داد به گونهای که مدیریت شهری اعلام میکنند معضل و مشکل دفن زباله سراوان و مهار آن و ایجاد چهار واحد کارخانه تبدیل زبالهتر به کود آلی و تصفیه خانه و در مجموع لندفیل سراوان تا ۶۵ درصد پیشرفت داشته است و عملیات ادامه دارد اما برای ساخت کارخانه زباله سوز برای زبالههای خشک که بسیار ضروری است به ۴۰ میلیون یورو ارز برای خرید تجهیزات نیاز است.
این حرکت و اقدام برای معضل بیپایانی که چهل سال هر روز و هر ماه فربهتر و بحرانیتر میشد به راستی که یک شاهکار بود و هست و در جایی دیگر این مطلب را در یک تحلیل نوشتم و الحمدالله بسیار هم مورد اقبال قرار گرفت اگر چه از سوی دست اندرکاران… حالا بماند..
برای رفع آلودگیهای فاضلابی مرکز استان به خصوص دو رودخانه زرجوب و گوهر رود که به اظهار کارشناسهای محیط زیست از آلودهترین رودهای جهان به شمار میروند- کارهایی انجام شده و عنوان میشود – رفع آلودگیها ۳۶ درصد پیشرفت داشته است که شخصاً به این عدد اعتمادی ندارم، اما منشأء آلودگیها شناسایی و کار و حرکت آغاز شده است.
استان گیلان منطقهای است که همه اراضی آن جنگل، ساحل یا اراضی کشاورزی است و دفع فاضلاب پرحجم آن فقط با عملیات تصفیه و استفاده آن دربخش کشاورزی ممکن است در غیراین صورت این آبهای آلوده و آلاینده ” فاضلاب ها” راهی رودخانه، تالابهای زیبا و دریا خواهند شد.
گفته شده، سرچشمه آلایندهها به طور دقیق شناسایی و برخی از آنها اصلاح و رفع شده است و عملیات ادامه دارد ازجمله آنکه شخصاً از مدیر عامل شرکت شهرکهای صنعتی گیلان شنیدم که از ۳۳ شرکت شهرکهای صنعتی برای ۱۱ شرکت تصفیه خانه فاضلاب احداث و هم اکنون کار دو شهرک دردست انجام است. درباره شهر صنعتی هنوز ازسوی مسئولان هیچ اطلاعاتی منتشر نشده است درحالی که باید هرماه این مسئولان و مدیران خودشان راسا ازطریق رسانهها به مردم گزارش بدهند.
بیان خدمات که رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با دولتمردان اظهار میدارند، دولت کارهای خوب و زیادی انجام داده اما بازتاب پیدا نکرده و به مردم گزارش مناسب ندادهاید در همین چارچوب قابل استناد است. باید به مردم بگویید چه میکنید.
برخی شرکتهای و سازمانها و نهادها و حتی دانشگاهها به یکباره در سال بغل گوش همگان ظهور میکنند و میگویند: ما در این بخش اول یا برتر شدیم و رسانه و افکار عمومی در کنگی و گیجی به سر میبرند که اینها دربخش صنعت، کشاورزی، خدمات، گردشگری، درمان و هر زمینهی دیگر چگونه برتر شدند و مگر استانهای دیگر خواب بودند.
حکایت از آنجا شروع میشود که این دستگاهها و نهادها و مؤسسات علمی درطول سال با هیچ احدی ارتباطی حداقلی ندارند و روابط عمومیها هم در حد یک اتاق و اتافک و یکی دو نفر آدم و یک خط تلفن و یک لپ تاپ خلاصه میشود- در حالی که هرگز چنین نیست و نباید باشد و این یعنی فاجعه اطلاعرسانی در سراسر کشور و باید به سرعت بازنگری جدی در این عرصه صورت گیرد. دراین باره طی روزهای آینده مفصل و مشروح خدمت مردم گزارش خواهیم داد.
تأسف بارتر آنکه در گیلان و تقریباً همه استانها تعدادی ازدستگاههای اجرایی، بخشهای اقتصادی مانند بانکها، شهرها و شهرکهای صنعتی و…. روابط عمومی فقط یک اسم است اما جایگاهی ندارد و نویسنده موارد را به چشم دیده و تجربه کرده است.
من و ما رسانهها در گیلان، تهران و سراسر ایران اسلامی از رهبری عذر بخواهیم که وضعیت روابط عمومی بعنوان تغذیهکننده رسانه چنین شرایط بحرانی دارند و اطلاعرسانی به شدت محروم و مغفول مانده است.
در استان گیلان ساماندهی رودخانههای زرجوب و گوهررود شهر رشت مرکز استان مورد تأکید رئیس جمهور کشورمان قرار داد و عامل اصلی آلودگی رودخانههای رشت فاضلابهای خانگی و بیمارستانی و صنعتی و زهکشهای مزارع کشاورزی و فاضلاب زندان و شیرابه دفنگاه سراوان است و از اداره کل حفاظت محیط زیست استان انتظار است تا به منظور تخصیص اعتبار بیشتر برای تمامی اجزای آلودهکننده محیط زیست، مکاتبات و پیگیریهای لازم را در کنار دستگاههای متولی در دستور کار فوری خود قرار دهد.
به موازات این اقدام باید متولیان امر نسبت به بستن گلوگاههای آلودگی به فوریت اقدام و هر حرکتی را به مردم گزارش دهند و مثلاً بگویند در نیمه دوم شهریور ماه برای رفع آلودگیهای دو رودخانه چه کردهاند. این امرفوقالعاده اهمیت دارد زیرا الودگیهای وارد آبهای جاری و از آنجا وارد تالاب و دریا میشود و همه چیز را در سطح، زیر سطح و فضا آلوده میکند و به معنای واقعی یک بحران است.
به راستی مدیریت بحرانی استان در این زمینه چه میکند و آیا اینکه هر از گاهی به مردم هشدار داده شود که باران شدید میآید و کنار رودخانهها نروید کافی است که این را کارشناس هواشناسی هم اعلام میکند.!
شکی نیست برای این بحرانهای زیست محیطی باید اعتبارات جدی و فوری ملی در نظر گرفته شود و استاندار و برخی مقامها مدام بین گیلان و تهران د ر رفت و آمد نباشند که مثلاً ۱۵ یا ۲۰ درصد بودجه تخصیص داده شود که همین معطلی و تأخیرها کارهای انجام شده را نیز بلااثر میکند.
گیلان سرزمین بینهایت زیبا ست که آلودگیهای زباله و فاضلاب درشان این منطقه نیست و استان نباید به جای تمرکز بر کارهای توسعهای و سرمایهگذاریهای کلان مولد و اشتغالزا در گیر این امور شود. از سویی با توجه به اینکه هر سال ۶۰ تا ۸۰ میلیون مسافر مقیم و غیر مقیم وارد استان میشوند، این امور و اختصاص اعتبارات لازم و مکفی فقط برای مردم استان نیست که دولتیها بخواهند بودجه مربوط به حل این مشکلات را استانی ببینند.
باید اعتبارات به فوریت اختصاص یافته و کارها پیش ازآنکه هر سال گرانتر و غیر قابل عملیاتی شود، به انجام برسد و مسئولان به سمت پیشرفت و توسعه و اشتغال و تولید و رشد گیلان باشند.
در حال حاضر گفته میشود، مثلاً برای حل معضل فاضلاب استان و ساماندهی فاضلاب ۱۱ شهر استان یک اعتبار فوری ۳۵۰۰ میلیارد تومانی نیاز است. اینجاست که نقش نمایندگان مردم گیلان در مجلس نمود پیدا میکند.
اگر نمایندهای بتواند این میزان اعتبار را جذب و پیگیری اجرای کار باشد، بنده و رسانههای همراه تعهد میدهیم کاری کنیم که چنین نمایندهای در دورههای بعدی هم بر روی صندلی سبز بهارستان بنشیند.
واقعیت ماجرا این است که نظر به اهمیت جمعآوری و تصفیه فاضلاب شهرهای منتهی به تالاب بینالمللی انزلی، اولویت پروژههای تصفیه فاضلاب با شهرهایی مانند رشت، صومعه سرا، فومن و انزلی(شهرهای منتهی به تالاب) باشد و این امر نیاز به جلسات مکرر فرمایشی و حضور چندین معاون و مدیرکل و رئیس سازمان نیست. این موضوع را اگر درمدارس راهنمایی هم مطرح کنید بر این اولویتهای مهم تأکید خواهند داشت. ناگفته نماند که مردم و رسانههای این مناطق هم باید بیدار باشند و مطالبهگری مستمر کنند..
مدتها قبل به دنبال امضای یک توافق نامه پنج هزار میلیارد تومانی آبفای گیلان با قرارگاه خاتم الانبیاء(ص) جهت ساماندهی فاضلاب شهر رشت از محل تهاتر نفت امضا و خواستار همراهی بیشتر تمام نمایندگان گیلان در مجلس برای رفع مشکل فاضلاب استان شد.
آگاهی حق مردم است و باید به خوبی و به درستی بدانند، پیرامونشان چه میگذرد و به کسانی رای دادهاند و آنها تا کنون چه خدمتی کردهاند. برداشتن و گذاشتن این مدیر و آن بخشدار و فرماندار که کار و وظیفه نماینده نیست.! .
گزارش حوزه آبفا حاکی است که برای تکمیل و راهاندازی پروژه فاضلاب شهر انزلی به چهار هزار میلیارد تومان اعتبار نیاز است و تصفیه خانه شرق انزلی در غازیان با پیشرفت ۸۱ درصدی با پیمانکار جدید تجهیز کارگاه و شروع عملیات کرده است و این حرکت نیازمند بودجه لازم است.
یا به عنوان مثال پروژه ساماندهی فاضلاب رشت که از سال ۶۹ آغاز شده و تاکنون پیشرفت ۵۷ درصدی داشته است، فقط برای ساماندهی فاضلاب شهر رشت در فاز اول قراردادی به ارزش ۱۱۵۹ میلیارد تومان منعقد شد که یکی از هفت فاز اصلی اجرای تأسیسات و خطوط و شبکه شهر رشت است همان منطقه با کمک دیگر نمایندهها به این مسأله مهم ورود کنند
گیلان را آب میبرد، اما دومین استان محروم از نظر اب اشامیدنی روستایی است!
مدیران آبفا اعلام کردهاند، گیلان دومین استان محروم کشور از نظر آب شرب روستایی است! و از ۲۵۲۰ روستای گیلان، حدود ۱۷۵۰ روستا تحت پوشش شرکت آب و فاضلاب هستند و لذا طرح محرومیت زدایی را با اعتبار ۱۸۵۷ میلیارد تومانی در دست اجرا دارند..
این مدیران با توجه به شرایط تحریمی کشور و در نظر داشت اولویتها، خواستار تخصیص اعتبار از محل کاهش سرانه اعتبار استانهای دیگر و تخصیص آن به پروژههای آب و فاضلاب استان گیلان به دلیل ایجاد آلودگیهای زیست محیطی ناشی از جمعیت شناور توریستی و سیل مهاجرت از استانهای دیگر به این استان هستند که باید مورد توجه نمایندگان مردم استان در مجلس و مقامهای مسئول کشوری قرار گیرد.
در آینده نزدیک در این باره بیشتر خواهیم گفت و نوشت و مستندهایی به صورت فیلمهای کوتاه تولید و در همه فضاها ارایه خواهد شد.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0