جای خالی قیام تاریخی رشت علیه دیکتاتوری رضاخان در برنامههای هفته رشت!
با درخواست و مطالبهگری مردم رشت در سال ۱۳۰۵ خورشیدی، آیتالله شیخ باقر رسولی و آیتالله شیخ علی علمالهدی فومنی نامزد دوره ششم به مجلس شورای ملی در رشت شدندو این انتخابات به رقابتی بین مردم و رژیم بدل شد.
با حضور زاهدی، فرماندار وقت رشت و عامل کودتای ۲۸ مرداد و ظهیرالملک، حاکم جنایتکار موقت رشت، توزیع تعرفهها در ۱۶ آبان آغاز شد؛ اما همزمان با توزیع تعرفهها، زاهدی ادامه رقابت با مردم را به مصلحت رژیم ندید و دست به مقابله با مردم زد و شروع به قلع و قمع حامیان آیتالله رسولی کرد. او عده زیادی از آنها را دستگیر، زندانی و تحت شکنجه قرار داد تا با این حربه، بقیه را از پیگیری مطالباتشان منصرف سازد. زاهدی با لجاجت بر موضعش پای میفشرد و به هیچ قیمتی تسلیم خواست مردم نمیشد. مردم شروع به اعتراض کردند و آیتالله رسولی تحصنی را آغاز کرد که سایر روحانیون شهر نیز او را همراهی کردند. مردم بازارها را بستند و شهر را به حالت تعطیل در آوردند و دهها هزار نفر به تحصنکنندگان پیوستند. در گزارشات آمده است که حتی یک کارگر و باربر هم در رشت کار نمیکرد و حمامها هم تعطیل شده بود و مردم، شهر را سیاهپوش کردند، گویا حادثهای چون عاشورا در حال وقوع بود. اعتراضات مردم به شهرهای مجاور هم تسری یافت و اوضاع گیلان بسیار ملتهب بود.
آیتالله رسولی و سایر علمای بزرگ رشت چون آیتالله سید محمود روحانی و آیتالله شیخ محمدحسن صیقلانی که به وضعیت انتخابات رشت اعتراض داشتند، در روز ۲۲ آبان ۱۳۰۵ در تلگرافخانه متحصن شده و تلگرافی به مستوفیالممالک، نخستوزیر فرستادند و از اینکه زاهدی مانع برگزاری انتخابات شده شکایت کردند. مردم هم به آیتالله رسولی در تحصن پیوستند.
در این زمان، رجبعلی منصور، معاون وزیر داخله به رشت رفت و در آنجا بلوایی به پا کرد که به قیام خونین مردم تبدیل شد. منصور، داماد ظهیرالملک حاکم گیلان نیز بود و او را در این سرکوب کمک رساند. منصورالملک از سوی شخص رضاشاه دستور داشت تا برای کشتار و هر نوع جنایتی به زاهدی چراغ سبز نشان دهد و خودش کمککارش باشد و در تمام ماجرای سرکوب و دستگیریها، در کنار زاهدی بود. در همین اوضاع بود که زاهدی، آیتالله رسولی را ربود و به جنگلهای دور دست فومن تبعید کرد و توهینهای بسیاری به ایشان کرده، شلاقش زد، ریش ایشان را تراشیده و عدهای از نزدیکان آیتالله رسولی را نیز به جنگلهای تالش تبعید کرد.
خبر دستگیری آیتالله رسولی و اهانت به ایشان کافی بود برای اینکه اوضاع به هم بریزد. مردم که به خاطر دستگیری آیتالله رسولی و اهانت به ایشان، خشمگین شده بودند به تظاهرات پرداختند. در روز ۱۲ دی، سه هزار نفر خود را آماده کردند که به هر نحوی شده اجازه ندهند آرای فرمایشی از صندوق خوانده شود. زاهدی دستور داد نیروهای تیپ شمال به مردم حمله کنند و آنها را مورد ضرب و شتم قرار داده و بسیاری از تظاهرکنندگان را دستگیر کردند. در همین موقع به دستور زاهدی انتخابات برگزار شد و بعد از آن انجمن نظارت بر انتخابات، مشغول قرائت آرای ساختگی شدند. چندین هزار نفر از مردم کفنپوش به سمت محل شمارش آرا رفتند. مأموران شروع به تیراندازی کردند، درگیری خونینی بین مردم و دستههای مسلح سرباز و پلیس رخ داد و عدهای از مردم به شهادت رسیدند. مردم وارد محوطه انجمن نظارت شده، اعضای انجمن را از آنجا بیرون کردند و صندوق را به آتش کشیدند.
بعدها با مقاومت مردم رشت، انتخابات این شهرستان در این دوره باطل اعلام شد و در تلگرافی که از وزارت داخله به حکومت رسید، علت این امر «اختلاف مردم در انتخاب کاندیداها!» اعلام شد و نه تنها زاهدی برای جنایاتش در رشت، محاکمه نشد، بلکه هرگز حرفی از دخالتهای زاهدی در انتخابات به میان نیامد. اما این پیروزی بزرگ و شیرین با پایمردی مردم رشت حاصل شد که انتخابات، باطل اعلام شد و هیچکدام از نمایندگان دربار، در این دوره از مجلس شورای ملی به عنوان وکیل رشت به مجلس نرفتند. آیتالله رسولی که زیر فشار و شکنجه مزدوران رضاخان قرار داشت، با تغییر فرمانده تیپ شمال در سال ۱۳۰۶ش، آزاد شد و با استقبال گسترده مردم وارد رشت شد.
قیام تاریخی مردم رشت که منجر به شهادت صدها نفر در حوالی سبزهمیدان و خیابان آیتالله علی علمالهدی و میدان شهرداری شد متأسفانه در برنامههای هفته رشت امسال هم که از روز هفتم دی آغاز میشود جایی ندارد؛ این در حالی است که بارها این موضوع در سالهای گذشته در رسانهها از مسئولان شهرداری و شورای شهر مطالبه شده بود. به نظر میرسد مسئولان برگزاری مراسم بزرگداشت هفته رشت باید در محتوای این هفته که وقایع متعدد و مهمی در آن رخ داده است تجدیدنظر کنند.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0