از عمر باشگاه سپیدرود رشت ۵۰ سال می گذرد و  قرار بود که این باشگاه به عنوان قطب فوتبال گیلان به حیات خود ادامه دهد و در مقاطعی هم توانست در فوتبال باشگاهی کشور، بدرخشد اما سپیدرود به دلیل تعلق به بخش خصوصی و محروم از حمایت های نهاد..

سرمایه ای به نام سپیدرود

 یکم/ از عمر باشگاه سپیدرود رشت ۵۰ سال می گذرد و  قرار بود که این باشگاه به عنوان قطب فوتبال گیلان به حیات خود ادامه دهد و در مقاطعی هم توانست در فوتبال باشگاهی کشور، بدرخشد اما سپیدرود به دلیل تعلق به بخش خصوصی و محروم از حمایت های نهادی و ساختاری منتسب به دولت […]

 یکم/ از عمر باشگاه سپیدرود رشت ۵۰ سال می گذرد و  قرار بود که این باشگاه به عنوان قطب فوتبال گیلان به حیات خود ادامه دهد و در مقاطعی هم توانست در فوتبال باشگاهی کشور، بدرخشد اما سپیدرود به دلیل تعلق به بخش خصوصی و محروم از حمایت های نهادی و ساختاری منتسب به دولت که بیش از ۹۰ درصد باشگاه های فوتبال ایران از آن منتفع اند، همواره با فراز و نشیب های فراوانی مواجه بوده است.

سپیدرود رشت طی این سال ها، به طور مکرر دست به دست شده و نتوانسته است به عنوان یک باشگاه باثبات، فعالیت های خود را تداوم ببخشد و دیدیم که پس از دو سال حضور در لیگ برتر، در فصل جاری به لیگ یک سقوط کرد و هواداران پرشور و وفادارش را غمگین نمود. سپیدرود هم چنان که هوادارانش می گویند نمی خشکد و هم چنان جاری است و برای انبوه یاران پرحرارتش، محبوب و دوست داشتنی است.

دوم/ ما در استان گیلان افتخارات زیادی داشته ایم اولین داروخانه شبانه‌روزی ایران (داروخانه کارون)، اولین کتابخانه ملی ایران (کتابخانه ملی رشت)، اولین خانه سالمندان و معلولین ایران (آرسن میناسیان) و اولین بانک ایران (بانک سپه) در رشت تأسیس شد. رشت اولین شهر برای صادرات و واردات با اروپا نیز بود. هم چنین اولین بازیگر تئاتر زن ایران و اولین مهندس کشتی‌سازی درایران (مرحوم مهندس محمود اعتمادزاده معروف به به‌آذین) از شهرستان رشت بود. اولین چاپخانه، اولین روزنامه و اولین طرح جامع شهر و اولین های دیگری هم در فهرست افتخارات ما وجود دارد اما امروز  خوب است از خودمان بپرسیم در کجا قرار داریم؟

آیا همه آن اولین ها و شهر رشت و حتی رودخانه حیات بخش سفیدرود، سرنوشتی بهتر از  باشگاه سپیدرود رشت دارند؟ این موضوع را از این منظر یادآور می شویم که، با رویکردی آسیب شناسانه، این عقب ماندگی و درجا زدن ها مورد توجه قرار گیرد و به ویژه این انتظار وجود دارد که مدیریت ارشد استان، شخصیت ها، رسانه های جمعی، نهادهای اجتماعی، نمایندگان محترم مجلس، مراکز علمی و دانشگاهی به این موضوع عنایت ویژه داشته باشند و برای این در جا زدن ها و توسعه نیافتگی و خود تخریبی پاسخی بیابند و به افکار عمومی بگویند.

سوم/ پوشیده نیست اگر باشگاه سپیدرود رشت تاکنون توانسته است به حیات خود ادامه دهد مرهون و مدیون دوستداران واقعی و سرمایه اجتماعی اش است. این موضوع نشان می دهد که سپیدرود تا چه حد، در روح و جان مردم رشت، ریشه دارد و بازیکنان، مربیان، پیشکسوتان و هواداران هم زنجیره  توسعه و حفظ این سرمایه عظیم بوده اند.

می دانیم که سرمایه اجتماعی، حاصل پدیده هایی چون اعتماد متقابل ، تعامل اجتماعی متقابل ،گروه های اجتماعی، احساس هویت جمعی و گروهی، احساس وجود تصویری مشترک از آینده است؛ اما اینک این پرسش وجود دارد که آیا از سرمایه اجتماعی بی بدیل سپیدرود در تقویت هویت بومی، توسعه ورزش و انسجام اجتماعی به درستی استفاده شده است؟ آیا برای حفظ و بقای سپیدرود در لیگ برتر تلاش هدفمندی صورت گرفته است؟ چرا برای حفظ سرمایه های استان از جمله سپیدرود اقدامات نهادی مناسب صورت نمی گیرد؟

چرا سیستم تصمیم گیری برای حمایت از سپیدرود به مسیرهای انحرافی و تخریبی منتهی می شود؟ چه شخص یا نهادی پاسخ گوی وضعیت کنونی سپیدرود است ؟ حتی می توان این پرسش اساسی را مطرح کرد چرا استان گیلان به رغم برخورداری از همه ظرفیت های خدادادی و سرمایه انسانی با کفایت، استانی توسعه یافته معرفی نمی شود؟ آیا مدار توسعه نیافتگی گیلان ریشه در فقر منابع مادی و انسانی دارد یا در فقر مدیریتی و کمبود سرمایه اجتماعی؟ و ده ها سوال دیگری که باید به طور دقیق و دلسورانه به آن پاسخ داد.

چهارم / ایجاد و تقویت نهادهای اجتماعی یکی از راه‌حل های بنیادی و ساختاری برای افزایش سرمایه اجتماعی در استان است و باشگاه سپیدرود رشت به عنوان یک نهاد اجتماعی و با برخورداری از چنین قابلیتی می‌تواند موجب افزایش سرمایه اجتماعی در استان شود. ارتقای سرمایه اجتماعی به معنای کاهش آسیب های اجتماعی، کاهش هزینه تبادلات و تعاملات در حوزه‏ های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی، بسط و گسترش مشارکت و تعاملات اجتماعی شهروندان و نهادهای مدنی خواهد بود. مدیریت کلان استان باید نسبت به تولید، حفظ، ترمیم و تقویت سرمایه اجتماعی و حفظ و تقویت نهادهای پرظرفیتی چون باشگاه سپیدرود اهتمام و حساسیت بیشتری داشته باشد.

پنجم/ باشگاه سپیدرود باید برای حفظ و تقویت سرمایه اجتماعی خود تلاش کند و در رفتار ،گفتار، عملکرد و تصمیمات و ایجاد روابطی مبتنی براخلاقیات، پایبندی بیشتری نشان دهد. به مسئولیت اجتماعی خود آگاه باشد و سود انگار و منافع محور نباشد. وجود وفاق، همدلی، اعتماد و محبت بین مدیران و مسئولان، مردم و جامعه هواداری خود را ضروری بداند و برای تقویت و  توسعه هنجارها و ارزش های دینی و اجتماعی تلاش کند و استراتژی فرهنگی باشگاه، نظام نامه هواداری، نظامنامه رفتاری بازیکنان و کادر فنی و اداری و فوتبال پاک و سالم و … را مبتنی بر این اصل، تدوین و اجرایی نماید. باشگاه باید بداند تربیت نیروی انسانی و کسب عناوین قهرمانی، بدون توجه به رعایت و حفظ ارزش‌های اخلاقی و اعتقادی و فرهنگ پهلوانی و جوانمردی، مزیتی ندارد.

ششم/ یکی از مشکلات مهمی که تقریباً آحاد جامعه و خانواده‌ها با آن دست به گریبانند، معضل بیکاری است که استان گیلان به گونه رنج آوری به آن مبتلاست. بیکاری آثار فرهنگی و اجتماعی غیرقابل جبرانی دارد که پس از اشتغال فرد نیز باقی می‌ماند. استان گیلان از جمله استان هایی است که به دلیل برخورداری از مزیت های  فراوان طبیعی و  انسانی و فرهنگی می تواند با سرمایه گذاری در  حوزه ورزش، بخشی از مشکلات بیکاری جوانان را حل نماید.

مادامی که مشارکت بخش خصوصی در حوزه ورزش صورت نگیرد و سرمایه های این بخش به مدد ورزش استان نیاید، نمی توان به اهداف توسعه کمی و کیفی ورزش و ایجاد اشتغال در این بخش دست یافت . فوتبال یک صنعت است و نقش باشگاه ها در این صنعت از اهمیت بیشتری برخوردار بوده و به عنوان هسته اصلی آن به شمارمی روند و همانند کارخانه تولیدی عمده ترین نقش را در توسعه اقتصادی این صنعت ایفاء می کند.

هفتم/ برای توسعه ورزش نباید سرمایه گذاران خصوصی بخش ورزشی در پیچ و خم سیستم اداری، معطل شوند. باید تسهیلات مناسب در اختیار بخش خصوصی قرارگیرد. عدم رغیبت و تمایل بخش خصوصی در این حوزه به عدم بازدهی مناسب سرمایه گذاری در این بخش مربوط می شود و این امر موجب می گردد که سرمایه گذاران در این بخش سرمایه گذاری نکنند. جذب سرمایه گذاری بخش خصوصی در ورزش فقط با تشویق سرمایه گذاران، شدنی نیست، بلکه دولت باید به عنوان پشتیبان، فرایند سرمایه گذاری در این بخش را تضمین و تسهیل کند.

هشتم/ باشگاه سپیدرود به بخش خصوصی تعلق دارد اما این انتظار وجود دارد سرمایه گذاری و  برنامه های فرهنگی، ورزشی و اقتصادی باشگاه سپیدرود مورد حمایت نه مئاخله مسئولان استان و شهر رشت قرار گیرد. به ویژه نقش شورا و شهرداری در نحوه مشارکت بخش خصوصی ورزشی اهمیت ویژه ای دارد. شهرداری بر اساس بند۲۱ ماده ۵۵ قانون شهرداری ها، می تواند به عنوان یک نهاد خدماتی با شناخت و آگاهی دقیق از تأثیر ورزش در جامعه و سلامت و بهداشت شهروندان، ساخت ورزشگاه ها و در توسعه فضاهای ورزشی و حمایت مستقیم از باشگاه های ورزشی، نقش مؤثری ایفاء نماید و تحقیقا  باشگاه سپیدرود می تواند در سبد حمایتی تثبیتی شورا و شهرداری رشت  قرار گیرد.

نهم / باشگاه سپیدرود رشت تحت تاثیر عوامل مختلفی به لیگ دو سقوط کرده است و بدیهی است که آسیب شناسی سقوط سپیدرود یکی از موضوعات مهمی است که باید در سطح رسانه ای و مدیریت ورزشی و اجرایی استان مورد بررسی قرار گیرد. باشگاه سپیدرود می تواند مجددا با هدف گذاری، سیاست گذاری و برنامه ریزی و با تلاش مدیران، مربیان و بازیکنان و حمایت بی دریغ هوادارانش و مسئولان استان مجددا به به لیگ برتر صعود نماید و برای صعود به لیگ برتر، بیش از هر زمان دیگری به همدلی و آرامش و حمایت مسئولان محترم، رسانه های جمعی و به ویژه هواداران خون گرمش نیاز دارد و امیدوارم با صعود سپیدرود به لیگ برتر، مسیر توسعه و پیشرفت این باشگاه قدیمی و دوست داشتنی، با قدرت و توان بیشتر، هموارتر گردد.