به بهانه روز خبرنگار
۷۳ سال پس از انتشار «کاغذ اخبار» در تهران، نخستین جریده گیلان با نام «خیرالکلام» به همت شیخ ابوالقاسم افصح المتکلمین، در تاریخ یکشنبه ۲۴ جمادیالثانی ۱۳۲۵ برابر با ۱۲ مرداد ۱۲۸۶ منتشر شد. از این روزنامه در عمر چهارسالهاش تا ۲ جمادیالثانی ۱۳۲۹ حدود ۲۵۹ شماره به چاپ رسیده است. از آن تاریخ به بعد شاهد چاپ و ظهور نشریات دیگری در گیلان بودیم به نحوی که گیلان پس از تهران صاحب بیشترین نشریات مکتوب و مجازی است.
قلم به دستان گیلانی در گذشته، از عِرض و مال خود مایه می گذاشتند تا ارتقای فرهنگی و اجتماعی جامعه را موجب شوند. کتاب هایی همچون «تاریخ جراید و مجلات گیلان» اثر فریدون نوزاد و کتاب «تاریخ مطبوعات گیلان از آغاز تا سال ۱۳۵۷» اثر رضا نوزاد، اگرچه اقدامات خوبی در راستای معرفی نشریات گیلان اشت، ولی این کتاب ها نمی تواند آرشیو کاملی از مطالب مندرج در روزنامه های ادوار مختلف را در خود بگنجاند. شاید اگر آرشیو کاملی از مطبوعات گیلان در دسترس بود و یا همتی در مسئولان بود تا آرشیو کاملی از تمام مطبوعات گیلان تهیه می شد و در یک مرکز اسنادی قابل دسترس پژوهشگران قرار دهند، می توانستیم تاریخ این شهر را از نو بنویسیم.
در آستانه روز خبرنگار، بر آن شدیم تا برخی از پیشکسوتان رسانه های گیلان را معرفی کنیم.
حاج محمد جوادی، دکتر شبان، فریدون نوزاد، سید حسین ضیابری، اکبر محبوبی فر، میرزا حسین خان کسمایی، غلامحسین نویدی، عبدالامیر خان ارشاد، تیمور گرگین، کیومرث صابری(با نام مطبوعاتی گل آقا)، ابوالقاسم افصح المتکلمین(با نام مطبوعاتی علی عمو)، خسرو شاهی، ابراهیم فخرایی، دکتر محمدعلی فائق، موسی اکبری پاشاکی و… تنها نام برخی از قلم به دستان گیلانی هستند که رخ در نقاب خاک کشیده اند بی آنکه در زمان زنده بودنشان به قول سعدی شیرازی، «هر کجا که برود قدر ببیند و برصدر نشیند.»
خیرالکلام ماقَلّ و دَلّ
وقتی «میرزا ابوالقاسم رانکوهی» معروف به افصح المتکلمین نام جریده خود را «خیرالکلام» نهاد، از یک جمله عربی اقتباس کرده بود؛ «خیر الکلام ما قلّ و دلّ». ۱۲مرداد ۱۲۸۶ خورشیدی نخستین جریده گیلان در رشت متولد و در لوگو یادآور شد که این جریده بنا دارد فتوت، عدالت، حق گویی، ظلم ستیزی و اصلاح امور بلاد را سرلوحه نوشته های خود قرار دهد و به خوانندگان خود قول می دهد که از نکوهش خودخواهان مکدر نشود.
به چوب و فلک کشیده شدن چندین باره ابوالقاسم رانکوهی اما، مسیر او را تغییر نداد و روش خود را عوض کرد. طی چهار سال افصح المتکلمین، خیر الکلام و ساحل نجات را همزمان منتشر می کرد که به نوعی ساحل نجات یدکی خیر الکلام بود. هر وقت یکی تعطیل می شد، دیگری منتشر می شد. وقتی هر دو را می بستند، «راه خیال» جانشین هر دو می شد. وقتی قلمش را شکستند، این بار با امضای «علی عمو» و در قالب داستان های طنز به مطبوعات بازگشت. سال ها پس از مرگ هم کسی نمی دانست علی عمو همان خالق خیرالکلام است.
سید اشرف الدین قزوینی و نسیم شمال
تقریبا یک ماه بعد از انتشار خیرالکلام، جریده «نسیم شمال» در ۱۸شهریور ۱۲۸۶ خورشیدی، به مدیریت اشرف الدین حسینی قزوینی در رشت متولد می شود. اگر ابوالقاسم، نام جریده را از یک جمله عربی گرفت، اشرف الدین نام جریده اش را از این بیت(خوش خبر باشی ای نسیم شمال/ که به ما می رسد زمان وصال) که خود سروده بود، اقتباس کرد.
هر دو این نشریات چه به لحاظ محتوا و چه به لحاظ شخصیت مدیران این رسانه های مکتوب، چهره های تاثیرگذار در سطح کشور بودند. هر دو معمم و مروج آزادی بودند. هرچقدر افصح المتکلمین داستان گوی خوبی بود، شاعری اشرف الدین موجب می شد، اشعاری که از زبان حال مردم کوچه و بازار می سرود و در نسیم شمال چاپ می شد، کمی بعد به صورت مثل توسط مردم کوچه و بازار تکرار می شد.
اما هر دو به لحاظ چاپ نشریه از نظر مالی در تنگنای شدید بودند. اگر افصح از شرکای مالی خود مینالید که پشت او را خالی کردند، اشرف الدین از این جیب به آن جیب خرج نشریه را روزانه درمیآورد. او طی ۹ سال حضور در رشت، مجموعا ۱۰۰ شماره نسیم شمال را چاپ کرد. اشرف الدین در ساعت های پایانی اسفند ۱۳۱۲ خورشیدی فوت کرد در حالی که در واپسین روزهای عمرش در دارالمجانین تهران و در گمنامی و فقر گذراند و مزارش هم سالها در ابن بابویه گمنام بود.
جریده جنگل و میرزا حسین خان کسمایی
«جریده جنگل» زمانی متولد شد که نه تنها کشور بلکه همسایه شمالی گیلان دستخوش تحولات بود. این جریده انعکاس صدای جنبش انقلابی جنگل به رهبری میرزا کوچک جنگلی بود. این نشریه طی دو سال منتشر شد. در سال اول ۳۱ شماره و در سال دوم تنها چهار شماره انتشار یافت. این نشریه چاپ سنگی بود و محتوای آن حاوی افکار و اندیشه های مبارزان جنگل و رخدادهای همان زمان بود. این نشریه هفته ای یک بار در روستای کسما و به خط علی حبیبی و زیر نظر غلامحسین نویدی کسمایی اداره می شد و از شماره دوم به بعد میرزا حسین خان کسمایی، مجاهد معروف دوران مشروطه و از سران فکری و اصلی جنبش جنگل، انتشار نشریه را برعهده گرفت.
براساس یادداشتهای ابراهیم فخرایی، «میرزاحسین خان کسمایی» تا شماره ۱۳ رسما مدیر جریده جنگل بود ولی از شماره ۹ به بعد این شاعر مشروطه خواه، عملا کناره گیری کرد و اداره جریده جنگل دوباره به غلامحسین نویدی واگذار شد.
میرزا حسین در جوانی در رشت علوم دینی و زبان فرانسه آموخت. پس از مدتی برای ادامه تحصیل به عتبات رفت و بعد از دو سال به گیلان برگشت و برای ادامه تحصیل در رشته نقاشی، ابتدا به روسیه و سپس به فرانسه رهسپار شد. بعد از سفرهای متعدد به کشورهای اروپایی و دانستن هشت زبان(فارسی، گیلکی، عربی، روسی، فرانسه، گرجی، ارمنی و ترکی)، به ایران بازگشت و به استخدام مدرسه وطن درآمد. با آغاز فعالیتهای مشروطه خواهان، عضو کمیته مخفی ستار شد.
او یکی از بارزترین مجاهدان دوره مشروطه و نهضت جنگل بود. در زمان فتح تهران به دست مشروطه خواهان بعد از استبداد صغیر و به توپ بستن مجلس، بخش اعظمی از اموال شخصی خود را برای فتح تهران و هزینه قشون مجاهدان گیلانی هزینه کرد. مورخان نوشتهاند؛ روستای سقالکسار ملک اربابی خود در بازارچه سبزه میدان و جواهرات همسر خود را در این راه هزینه کرد.
پزشک محرومان و نشریه شبان
دکتر رضی شبان، روستا زاده ای بود که با همت خویش درس خواند و پزشک شد، اما دفتر طبابتش، دفتر نشریه اش هم بود. او در ۱۲ تیرماه ۱۲۹۰ در محله سفید مزگی روستای شالما در شهرستان شفت متولد شد. پس از گذراندن تحصیلات مقدماتی در زادگاهش، برای ادامه تحصیل به مدرسه شاهپور آن زمان(شهید بهشتی فعلی) رفت و پس از پایان دوره متوسطه، دوره هفت ساله پزشکی را در دانشگاه تهران سپری کرد.
مطب دکتر شبان در سبزه میدان رشت بود. دهه ۱۳۳۰ که بیماری هایی نظیر وبا، مالاریا، آبله، زرد زخم، کچلی، تیفوئید، حصبه و سرخک و… در گیلان اپیدمی یافت، دکتر شبان دو روز در هفته یعنی دوشنبه و پنجشنبه رایگان بیماران را مداوا می کرد و به مستخدم منزل خود هم سپرده بود حتی اگر در زمان استراحت بیماری به وی نیاز داشت، او را خبر دهند. افزون بر آن بنا به وصیت پدرش، یحیی شبان – که دامدار شالما بود – ۱۲ روز در سال برای درمان مستمندان روستایی وقت می گذاشت.
۵۵ شماره از هفته نامه شبان، به صاحب امتیازی و مدیر مسئولی «شبان» و سردبیری «خسرو شاهی» موجود است. شماره نخست نشریه ۲۳ آذرماه ۱۳۲۹ چاپ شده و در سرمقاله شماره نخست، هدف از انتشار را اینگونه نوشته است: «ما قول می دهیم تا آنجا که در خور توانایی ماست به کمک و پشتیبانی افراد ترقی خواه و اصلاح طلب ایران، از حقوق مردم محروم و ستمدیده این مملکت دفاع نماییم… ما کوشش خواهیم نمود که دست چپاول کنندگان حقوق اجتماعی، از سر مردم بی پناه این کشور کوتاه بشود و یغماگران اموال عمومی را، بدون ملاحظه و پروا معرفی کنیم.»
دکتر شبان در انتخابات انجمن شهر در اسفندماه سال ۱۳۲۸ از محله سبزه میدان با ۷۸۲ رای به عنوان یکی از اعضای انجمن شهر(شورای شهر آن زمان) انتخاب می شود.
طالب حق و کهنسالترین روزنامه نگار گیلانی
حاج محمد جوادی را شاید بتوان «کهنسالترین روزنامه نگار گیلانی» دانست. او ۹۶ سال سن داشت که ظهر روز شنبه ۲۱ مرداد ۱۳۹۶ به دیدار حق رفت. او ۲۷ سال از عمر خود را در راه رسانهای گذاشت که نامش را «طالب حق» گذاشته بود.
فریدون نوزاد، در مورد این جریده اینگونه نوشته است: «طالب حق از روزنامه های بسیار خوب و متین و مورد تایید جامعه گیلان بود که سال اول شماره اول – تاریخ دوشنبه هشتم اردیبهشت ماه ۱۳۳۱، سوم شعبان ۱۳۷۱ را با قطع کوچک ۳۴.۵ در ۲۵ سانتیمتر در چهار صفحه منتشر می شد.»(تاریخ جراید و مجلات گیلان از آغاز تا انقلاب مشروطه)
طالب حق در چاپخانه زربافی رشت(قدیمی ترین چاپخانه رشت) چاپ می شد و صاحب امتیاز از صفحات کوچک حداکثر استفاده را می کرد. هرچند بعدها توانست قطع جریده اش را بزرگتر کند. مقالات منتشر شده در این جریده می تواند در حوزه های مختلف سیاسی، دینی و اجتماعی به عنوان مرجع محققان باشد.
از جمله نویسندگانی که در طالب حق قلم می زدند حاج سید محمد تیاب، حاج محمد انشایی حاج حسن حجتی، ابراهیم فخرایی، اسحاق شهنازی، کیخسرو، ثباتی، سرهنگ، خوروش، دیلمانی، دکتر هادی جلوه، احمد هومن، ابراهیم جفرودی و محمود پورصالح بودند.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0